183

ساخت وبلاگ

دیشب موقع خواب ،وقتی کسرا ماساژم میداد بهش گفتم یک ماهه تا لنگ ظهر میخوابم و نظم زندگیم بهم ریخته از فردا صبح زود بیدار میشم چون 60 روز دیگه باید برم سرکار!به همین خاطر وقتی توی  رختخوابم غلت زدم .به خودم گفتم بهتره بلند شی و سر حرفت بمونی .  بلند شدم رفتم دستشویی . هوای سالن نسبت به داخل اتاق گرم بود . رفتم پشت پنجره دیدم کسرا مطابق معمول همه پنجره ها رو بسته . پنجره سالن و آشپزخونه رو باز کردم . در تراس رو که باز کردم هوای خنک صبحگاهی به صورتم خورد و باعث آرامشم شد . به تونی نگاه کردم . ظرف غذاش خالی بود . مدتیه دوباره ،هر صبح صداش رو میزاره روی سرش . براش ارزن ریختم . میدونم غذاش ارزن نیست اممممممممممممممممابرای تنبیهش امروز تنها غذایی که بهش میدم همینه .

احمق تا بهش غذا دادم بیشتر جیغ و داد به راه انداخت . به طوریکه مجبور شدم در تراس رو ببندم تا صدای جیغش باعث بیدارشدن کسرا نشه .یه بسته مرغ کبابی بیرون گذاشتم برا جوجه . دیشب کسرا این رو خریده بود و امروز باید امتحانش کنیم ببینیم سالمه یا نه .توی تراس که جانشد . برا همین مجبورم برای هر بار استفاده هی ببندم و باز کنم .

هوس کردم صبحانه املت درست کنم . تو این یک ماهه که بیکارشدم تا لنگ ظهر خوابم .برا همین کسرای بیچاره یا صبحانه نخورده یا اگر خورده یکی دو تا شیرینی بوده . گوجه ها رو توی کمی روغن سرخ می کنم . نرم که شدن زیرش رو خاموش می کنم و میرم تا بعدا که کسرا بیدار شد ادامه کارم رو انجام بدم .. میخوام از آشپزخونه بیرون بیام که با خودم فکر می کنم چرا یه املت ساده درست کنم ؟بهتره کمی خلاقیت به خرج بدم با چند مواد دیگه قاطیش می کنم تا متفاوت باشه . دوباره برمی گردم توی مطبخ !از توی فریزر ظرف مخلوط نخود فرنگی و ذرت پخته رو بیرون می کشم . کمی آب به روش می ریزم تا یخش باز شه . دو قاشق ازش بر میدارم میریزم روی گوجه ها . دو تا قارچ بزرگ بیرون میارم . میشورم و میزارم داخل مایکرو تا یخش باز شه . خورد می کنم و میریزم اطراف مایتابه تا سرخ شه . چشمم به بوته سیر خشک ها می افته . یه حبه سیر خشک رو رنده می کنم روش . کمی نمک ،فلفل سیاه ،فلفل قرمز،پودر آویشن میریزم و در مایتابه رو میزارم تا روی حرارت خیلی کم سرخ شن و به خورد هم برن !بوی سیر و گوجه پیچیده توی خونه . میخوام برم سراغ بافتنی نیمه تمومم . مهمونام به زودی میان و من باید این پادری رو تموم کنم تا زینت بخش اتاق خوابم باشه . کاموا کم داشتم . مجبور شدم پادری قبلی رو بشکافم با یه رنگ که یک درجه تیره تره قاطی کنم تا بتونم ازش دو پادری ستاره درست کنم .میدونم زیبا میشه . چند وقته به کسرای تنبل میگم بریم آباژور بخریم هی امروز و فردا می کنه . اگه نیومد خودم میرم دو آباژور برای اتاق خواب می خرم . فقط موندم رنگش مطابق با تم اتاق خواب بنفش باشه یا هم رنگ تخت خواب و میزدرآورسفید ؟

گردوهایی که چند روز پیش خریدم به ف..اک رفتن ! اونا رو از پوسته جدا کردم و دستام رو سیاه کردم . دو روز بعد که خشک شدن دیدم اَه ....اَه چقدرررررررررر طعم تلخی دارن . نهایتا ریختمشون تو ظرف و آب ریختم روشون تا راحت تر بتونم پوسته دوم رو جدا کنم . از اون همه گردو مقدار خیلی خیلی کمی دستمو گرفت . خیلی پشیمون شدم اون میزان پول بابتشون دادم . دیشب همه رو پهن کردم داخل سینی و گذاشتم رو میز نهارخوری تا هوا بخورن و خشک شن . صبح در کمال تعجب دیدم کپک زدن ! سریع شستمشون و گذاشتم تو مایکروفر آبشون تبخیرشه . بعد هم ریختم تو پلاستیک فریزر و گذاشتم تو فریزر تا بعدا در خورشت فسنجون یا درست کردن معجون ازشون استفاده کنم . هر چند بوی بدی پیدا کرده بود .

دیروز یه جدول جدید نصب کردم رو تبلتم . اینبار از فرهنگ لغت استفاده نکردم و همه 150 مرحله رو با موفقیت پیش بردم . حس خوبی بهم دست داد .peace sign

یه عده هستند ادبیات و شیوه زندگی و اخلاق و منش و تربیتشون در توهین به دیگران گره خورده . اینا همونایی هستند که ادعای تدین دارن . به همه چیز دیگران کار دارن و با عنوان امر به معروف و نهی از منکر به راحتی به حریم دیگران تعرض می کنند . از وقتی این دین دارها رو دیدم از دین زده شدم و به کل اعتقاد به نماز و ..........کنار گذاشتم . خدامو اون جور که بخوام می پرستم . هرگز هم برخلاف این گروه فکر نمی کنم عقیده و فکر من برتر هست و دیگران باید مثل من فکر کنند و مثل من رفتار کنند ! در کل برخلاف این عده دیکتاتورگونه فکر نمی کنم . منتهی تا وقتی ببینم به امثال من توهین می کنند با همون ادبیات خودشون بهشون پاسخ میدم چرا که جواب های !!! هوی است . این گروه هنوز زخم انتخابات رو دلشون هست و دائم در فکر تخریب و تهمت و دروغ بستن به جناح مخالفند ! برام عجبه خودشون رو امت واحد اسلامی می بینند اما دائم در فکر نفاق هستند . دائم در فکر تخریب و به هم زدن جو کشور هستند . اینا همونایی هستند که به بهانه امر به معروف وقتی طرف رو به اوج خشم می رسونند که به روشون چاقو می کشه .به راحتی مظلوم نمایی می کنند و باعث مرگ اون فرد میشن . بعد هم سرشون رو بالا میگیرن و شب با وجدان آسوده میخوابن و میگن طرف به روی ما چاقو کشید مامور قانون هم اونو با تیر زد ! خوب ابله نفهم . به تو چه ربطی داره که انگشت بکنی تو سوراخ مار تا واکنش نشون بده .بعداسمش رو بزاری امر به معروف و نهی از منکر !!!!!!!!!!!و بدتر از اون باعث مرگ یه انسان دیگه بشی .حالمون رو به هم زدین با این دین ساختگی و دروغینتون .همش تهمت و دروغ و تحقیر و کشت و کشتار و زندان و اعدام و ...............حالتون از خودتون به هم نخورد اینقدر تو دو رویی و کثافت زندگی می کنید ؟سبز

دفتر کاهی...
ما را در سایت دفتر کاهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 76 تاريخ : جمعه 30 تير 1396 ساعت: 11:40