147

ساخت وبلاگ

سرماخوردگی کسرا خوب نشده .صبح بیدار شدم دیدم دوش گرفته و داره موهاش رو سشوار می کشه .پرسیدم صبحانه میخوری ؟ گفت دوتا شیرینی خوردم .رفتم داخل کتری آب ریختم و زدم به برق .واسه خودم خامه و مربای به بیرون گذاشتم .هنوز یک عالمه مربای توت فرنگی ،مربای طالبی ، آلبالو و گیلاس و بهارنارنج دارم .تموم هم نمیشن . از مربای به فقط چند قاشق باقی مونده .به خشک شده تو یخچال دارم .منتهی اونا واسه دمنوشه و به درد خیس خوردن و تهیه مربا نمیخوره. امید دارم به زودی پاییز از راه برسه و دوباره مربای به تازه درست کنم .صبحانه ام رو خوردم .چند وب خوندم  .بعد کمی قلاب بافی کردم و لباس جدیدمو رج به رج بافتم .آشپزخونه تمییز بود و فقط یکی دو بشقاب تو سینک بود که شستم .پرده ها با حرکت باد ، می رقصیدن .گلهام بی هیچ دلیل مشخصی برگهاشون خشک شده .آبیاریشون مناسب بوده اما همه از دم برگهاشون خشک شده .فکر کنم چشم خوردن طفلکام  .برگهاشون رو اسپری آب و مایع ظرفشویی زدم.یه لیوان شربت آلبالو خوردم .اخبار اداره رو دنبال کردم .بعد هم نشستم فولدرهای لپ تاپ رو ساماندهی کردم و ده CD و  DVD آوردم عکسهای عروسی خودم و برادرها رو به تفکیک جدا کردم .به اضافه فیلمها و عکسهای آموزشی و هنری رو .الان فلش ها و درایوهای لپ تاپ خالیه خالیه و خیالم راحت .تصمیم گرفتم در اولین فرصت دویست تا از عکسها رو چاپ کنم و بزارم داخل آلبوم .فردا یه کار مهم اداری دارم که باید برم انجام بدم .بنابراین باید وقت بزارم و یک سری اسنادرو تا شب  آماده کنم .

دفتر کاهی...
ما را در سایت دفتر کاهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 19:37