بوی عطر شیرینی برنجی تو خونه پیچیده . دستام بوی خیار میده !!!!!!!!! اون قدر توی کف بود که پوستش مثل پوست وزخ شده بود . کرم زدم بهش کرمه بو خیار میده . از بوش متنفرم . تموم هم نمیشه لامصب !
هنوز از کسرا خبری نیست ! منم بهش زنگ نزدم ببینم کجا مونده ! حتما سرش گرمه !!!!
اتاق خواب رو مرتب می کردم دیدم پتو کسرا کثیفه ! پتو خودمم باید شسته میشد !قبل عید پتو ها رو نشستم . به ناچار پتوی سنگین و دولایه کسرا رو بردم داخل حمام انداختم توی تشت اما تشت براش کوچک بود . دیگه ناچارا رفتم برس و جرم گیر و پودر رخت شویی آوردم بالا تا پایین حمام و کف اون رو حسااااااااااااااابی شستم و برق انداختم.بعد پتو رو انداختم کف حمام و با پودر رخت شویی و برس افتادم به جونش ! میخواستم بدم بیرون برام بشورن اما به یاد حرف زن داداشم افتادم .پشیمون شدم !یه بار به مامانم غر میزدم پتو ها رو با دستت نشور ! دستات جون ندارن . بده خشک شویی برات میشوره . زن داداشم هرهر خندید و گفت : اَه . معلوم نیست پتوها رو با پتو کیا میریزن تو ماشین هاشون و آب منی پتوهاشون قاطی بافت پتوهای ما میشه
میدونم این طور نیست و ممکنه چند بار شسته شن اما دلم نیومد بدم بیرون و این حس ناخوشایند با من باقی موند . لذا خودم با بدبختی شستم و انداختم رو تراس الان رفتم برداشتم انداختم روی رخت آویز . هوا ابریه ترسیدم باد و بارون بیاد زحماتم هدر شه .
بعد کمی چرت زدم . بلند شدم شیرینی ها رو قالب زدم گذاشتم تو فر .برا اولین بار تجربه خوبی بود و خوشمزه شدن
هنوز یه مقدا ر از کارهای فردام باقی مونده . شاید بعدا حوصله کنم انجامشون بدم . به خواهرم زنگ زدم گفت :ماشین نو خریدن . پسرش گریه می کرد می گفت بریم خاله !!!!!!!!!!
خواهرم سرش جیغ زد خاله اون سر دنیاست !!!!!!!!!!!دلم برا بچه سوخت . خیلی دوستش دارم . بیشتر از سایر نوه ها . علتش هم شاید سختی هایی بود که از بدو تولد تحمل کرد . دوستش دارم شیطونک بامزه رو
کسرا اومد بهتره برم
دفتر کاهی...برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 71