۱۱۳

ساخت وبلاگ

به رقص چاقو روی پیاز نگاه می کنم .فین می کنم و اشکمو با پشت دست پاک میکنم .اونققققققققققدر خسته و بی حال و بی رمقم که دلم میخواد چشم بسته بخوابم و پیاز رو خورد کنم .سیب زمینی ها توی روغن داغ جلز و ولز می کنند .حین کار ،چاییم رو با یه لقمه گز هورتی می کشم بالا بلکه کمی جوون بگیرم !اما از اونجا که کسی با خوردن چای جوون نگرفته نظریه خود رو پس گرفته و همچنان چاقو رو با خشم تند تند رو لایه های پیاز فرود میارم .دلم میخواد تمام دقمو سر پیازها خالی کنم .کارم تموم که شد پیازها رو سرخ می کنم و به سیب زمینی اضافه می کنم و منتظر میشم تا کسرا از بیرون سوسیس و قارچ  بخره بیاره شام امشب خوراک سوسیس و قارچ درست کنم .سبزی نخریدم .حوصله پاک کردنش رو نداشتم .همینقدر که واسه شام یه چیزی سر هم کردم خدا رو شکر می کنم . دیروز نشستم مناظره رو دیدم .انگار صد ساله که از سیاست سر در میارم !!!! همکارم بنا به دلیل تخمی و مسخره اش می گفت من به فلانی رای نمیدم چون دماغش بزرگه !!!!! بعد هم قاه قاه می خندید 

خو یکی نیست بهش بگه احمق !مگه قراره زنش شی یا اومده خواستگاریت ؟ مردم چه فاکتورهایی برا انتخاب کاندیدشون دارن !!!!من نیمه های مناظره جو زده شدم عکس همون کاندیدا رو گذاشتم پروفایل تلگرام و واتس آپم .وزیرش  نوشتم رای من فلانی !!!!! شب کسرا اومد مثل میر غضب منو وادار کرد عکسا رو پاک کنم و حرف سیاسی نزنم !!!!!بجا عکسا یه گربه انتخاب کردم و یه گلدون گل !!!!!اینم حس آزادی بیان در خونه مرد سالار ما !!!!!! بعد از شام قسمت ۶عاشقانه رو دیدیم .عاقووووووووو چشمتون روز بد نبینه .یه جا اون پسره که برادر زن گلزار میشه ،با دختری که خواهرش واسه ازدواج براش در نظر گرفته بود و نمیخوادش صحبت می کرد .دختره گفت ازت خواستگاری می کنم پسره گفت قصد ازدواج ندارم .بعد دختره گفت بهت دویست میلیون میدم باهام ازدواج کن .منتهی باید مطمئن شم گرین کارت داری .من احمق برگشتم گفتم : وا ،چرا دویست میلیون میدی به این تا تو رو ببره ینگه دنیا بیا بده شوهر من با کله تو رو میبره اون طرف !!!!بعد به کسرا نگاه کردم وهرهر خندیدم گفتم اگه پنج تا رو به این شکل ببری اون طرف یه میلیارد کاسب میشی !!!!!! عاقوووووووووو چنان بهش برخورد ،چنان بهش برخورد ،نه چنان بهش برخورد که فکر کنم چاره نداشت منو تیکه پاره کنه !!!!!! واقعا جدی گرفته بودا .همش گفت یعنی ارزش من اینقدره ؟یعنی تو حاضری منو ببخشی به یه زن دیگه ؟ واقعا برات متاسفم .گفتم اوه ه ه ه ه حالا کی میاد تو رو بگیره .خخخخخخخخ .همین باعث شد شاهزاده والا مقام کسرای عظیم شان !!!با بنده قهر نموده و شب کونش رو یه وری کنه و تا خود صبح به سمت من نچرخه !!!!منم به هیچ کجام نگرفتم .اون باور کرده مشکل خودشه من که جدی نگفتم بهش .دیگه صبح بلند شدم نماز خوندم و اونقددددددر خوابم میومد که ترجیح دادم همونجا غش کنم .خوابیدم اما خواب همچنان تا این لحظه که ده دوازده ساعتی از اون زمان میگذره بر من مستولی گشته و الان واقعا رمقی برای فکر کردن و نوشتن و کار کردن ندارم .بعد رفتم سرکار که اونجا هم در جای خود حوادثی به دنبال داشت که حوصله بیانشون رو ندارم .همین دیگه .برید خونه هاتون تا منم برم کپه ام رو بزارم بخسبم



دفتر کاهی...
ما را در سایت دفتر کاهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 66 تاريخ : جمعه 15 ارديبهشت 1396 ساعت: 0:51