121

ساخت وبلاگ

این قسمت از خونمون رو بی نهایت دوست دارم و عاشقشم


http://uupload.ir/files/7oy0_dsc_0006.jpg     http://uupload.ir/files/itv3_dsc_0005.jpg


http://uupload.ir/files/e4z4_dsc_0004.jpg


هر بار بهشون آب میدم یاداون روزی می افتم که با چه شور و شوقی رفتم صد و بیست هزار تومن گل و گیاه خریدم آوردم خونه .

با مادر شوهرم زندگی می کردم . پیرزن خسیسی که خونه و مال و اموالش به جونش بسته است

گلها رو گذاشتم پشت پنجره آفتاب بخورن و تازه باشن و روحیه ببخشن بهمون . اما هر روز این زن یه اسفنج میگرفت دستش

با دلخوری طاقچه ها رو تمیز می کرد و غر میزد آب گلها ریخته روی طاقچه پشت پنجره و دیوار پر از لک و پیس خونش آسیب می بینه!!!!!!!!!!!!!

یه سفر رفتم و اومدم دیدم همههههههههههههه گلهام بر اثر بی آبی خشک شدن !!!!!!!!!!!!!! از اون روز این کینه هم مثل سایر

کارها و حرفاش تو دلم موند .

به جرات میتونم بگم در طول این یک سال که جدا از او زندگی می کنیم فقط یک بار مهمون خونمون بود . چون کسرا میدونه چه حسی بهش دارم

نفرت نیست اما دیگه مثل دوره عقدمون راجبش فکر نمی کنم و احساس مادر دختری ندارم بهش !!!!!!!!!!یک سال زیر یک سقف بودن

برام کافی بود به طور کامل بشناسمش .

مابقی عشقولام پشت پنجره آشپزخونه هستند . هوا تاریک بود .نمیشد ازشون عکس بگیرم .چون همسایه روبروی ما کفتر بازه وهمیشه

پشت بوم خونشون یه عالمه آدم میاره .فردا فرصت کنم عکس اونا رو هم میزارم .

دفتر کاهی...
ما را در سایت دفتر کاهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 27 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:40