قبلا هم ،راجبش گفتم .
من با تبلت آپ میکنم اما برای عکس گذاشتن تو وب ، از لپ تاپ کسرا استفاده می کنم چون با تبلت امکانش نیست .تاحالا چند بار پیش اومده عکسا رو روی صفحه دسک تاپ گذاشتم و فراموش کردم پاک کنم . روی همه اون عکسا ، اسم وبم بوده وکسرا هم پی بهوجود اینجا برده !!!منتهی من به رو خودم نیوردم یعنی نمیدونم !!!!!
راااااااحت راجبش می نویسم .چون میدونه کافیه اشاره کنه وبم رو خونده اون وقت رسما شهید میشه و همه اتفاقات زندگی و کارم رو ازش مخفی میکنم .واقعیتش اهل پنهون کاری نیستم .جالبه مواقع دعوا که میام اینجا وحس اون لحظه و عصبانیتم رو خالی می کنم،شبش کسرا با لب و لوچه آویزون میاد خونه و با یه من عسل نمیشهخوردش .هر چند خودش منکر شده که اینجا رو نمیخونه چون سرش اونقدر شلوغه که وقت برا این کارها نداره !!!! امیدوارم همینطور باشه که میگه .امممممممممما دیشب از همون شبا بود و من قبلش دو پست گذاشتم که اگه توجه کنید هر دو غیب شدند !!!!!! دلیلش اینه که پست ۱۱۱ رو تو چرک نویس سیو کردم و بعدی رو دلیت کردم .دیروز بدجور احساس تنهایی می کردم .کسرا برام چند جک تو تلگرام فرستاده بود با یه متن عشقولانه راجب اینکه زن عشقه و مهربونه و فلانه و فولان .بعد آخرش انتقاد کرده بود البته لجبازه !!!بهش آدرس بدی به حرفت گوش نمیده و کار خودش رو می کنه
منم که دوره پریودیم نزدیکه و در حال آمادگی کامل برای گازیدن پاچه دیگران می باشم . از طرفی حس افسردگی پیش از موعد اومده بود سراغم . ششته اش کردم گذاشتمش اون گوشه خشک شه .بهش گفتم مردهای دیگه زنهاشون هیچ پخی هم که نباشن به زنشون اعتماد به نفس میدن
بهشون ارزش و بها میدن امممممممما تو چی ؟ رانندگی می کردم هی می گفتی :یا حضرت عبااااااااااس الان میریم زیر کامیون !!!!!!! یا امام رضا الان میزنیم به طرف !!!!!!! وای الان می مالی به ماشین کناری !!!!آخ که افتادیم تو جوب !!!!! آی موتور ماشین ترکید بسکه گاز دادی !!!!! آخه کی سر پیچ با دنده دو دور میزنه اون هم با سرعت ۴۰ به بالا (اینش رو راست می گفت.تازه کار بودم .نمیدونستم .یه قطار ماشین پشت سرم بودن قبلش با هم دعوا کرده بودیم اون هم بابت گاز دادن من !!!!! در حال جر دادن کسرا بودم حواسم نبود مربی رانندگی می گفت قبل از دور زدن باید راهنما بزنم سرعت رو کم کنم و دنده رو ببرم رو یک !!! با دنده دو بود یا سه دقیقا یادم نیست با سرعت بالا اومدم دور بزنم ریپ زدم مابقی ماشینا دست گذاشتن رو بوق و از خجالتم در اومدن و این خاطره تو ذهن کسرا موند و اونقدر منو کوبوند که دیگه رانندگی نکردم و دست به ماشین نبردم . خیر سرش ماشینی هم که برام خرید به بهانه اینکه بلد نیستم فروخت و گفت سی جلسه دیگه برو آموزشگاه یاد که گرفتی یکی دوسال با پراید رانندگی کن بعد برات ماشین میخرم !!!!! اما من که میدونم اون زمان یکی از دوستاش از ماشین ما خوشش اومده بود گفت با قیمت بالاتر حاضره ماشین رو بخره .کسرا هم دید چه از این بهتر به همین بهانه فروختش !!!!!!! ) یا هر بار میام برم جاهایی از شهر که قبلا نرفتم میگه تنها نرو اونجا خطرناکه . اون مناطق دزد و خلاف کار زیاد داره .بزار خودم میام میبرمت ! با مامان برو ! با فلانی هماهنگ کن برو ! بابا جان شاید من نخوام با ننه و فک و فامیلای تو یا حتی خودت برم !نباید این شهر رو بشناسم و جاهای مختلفش رو یاد بگیرم ؟! تنها برم لولو منو میخوره ؟! همین باعث دعوا ی دیروز ما شد .منم تو تلگرام و اینجا ششته اش کردم و پیش خودم گفتم :به درک بخونه و حرص بخوره !!!برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 58