۱۱۲

ساخت وبلاگ

قبلا هم ،راجبش گفتم .


من با تبلت آپ میکنم اما برای عکس گذاشتن تو وب ، از لپ تاپ کسرا استفاده می کنم چون با تبلت امکانش نیست  .تاحالا چند بار پیش اومده عکسا رو روی صفحه دسک تاپ گذاشتم و فراموش کردم  پاک کنم . روی همه اون عکسا ، اسم وبم  بوده و‌کسرا هم پی به‌وجود اینجا برده !!!منتهی من به رو خودم نیوردم یعنی نمیدونم !!!!! 

راااااااحت راجبش  می نویسم .چون میدونه کافیه اشاره کنه وبم رو خونده اون وقت رسما شهید میشه و همه اتفاقات زندگی و کارم رو ازش مخفی می‌کنم smilie_girl_210.gif.واقعیتش اهل پنهون کاری نیستم .جالبه مواقع دعوا که میام اینجا وحس اون لحظه و عصبانیتم رو خالی می کنم،شبش کسرا با لب و لوچه آویزون میاد خونه و با یه من عسل نمیشه‌خوردش .هر چند خودش منکر شده که اینجا رو نمیخونه چون سرش اونقدر شلوغه که وقت برا این کارها نداره !!!! امیدوارم همینطور باشه که میگه .امممممممممما دیشب از همون شبا بود و من قبلش دو پست گذاشتم که اگه توجه کنید هر دو غیب شدند !!!!!! دلیلش اینه که پست ۱۱۱ رو تو چرک نویس سیو کردم و بعدی رو دلیت کردم .دیروز بدجور احساس تنهایی می کردم .کسرا برام چند جک تو تلگرام فرستاده بود با یه متن عشقولانه راجب اینکه زن عشقه و مهربونه و فلانه و فولان .بعد آخرش انتقاد کرده بود البته لجبازه !!!بهش آدرس بدی به حرفت گوش نمیده و کار خودش رو می کنه

 

منم که دوره پریودیم نزدیکه و در حال آمادگی کامل برای گازیدن پاچه دیگران می باشم .http://oshelam.persiangig.com/image/new_folder/bntfdujmz8ll05uashgv.gif  از طرفی حس افسردگی پیش از موعد اومده بود سراغم .http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/hanghead.gif  ششته اش کردم گذاشتمش اون گوشه خشک شه http://oshelam.persiangig.com/image/new_folder/4chsmu1.gif    .بهش گفتم مردهای دیگه  زنهاشون هیچ پخی هم که نباشن به زنشون اعتماد به نفس میدن

بهشون ارزش و بها میدن امممممممما تو چی ؟ رانندگی می کردم هی می گفتی :یا حضرت عبااااااااااس الان میریم زیر کامیون !!!!!!! http://oshelam.persiangig.com/image/new_folder/sportcar3.gifیا امام رضا الان میزنیم به طرف !!!!!!! وای الان می مالی به ماشین کناری !!!!آخ که افتادیم تو جوب !!!!! آی موتور ماشین ترکید بسکه گاز دادی !!!!! آخه کی سر پیچ با دنده دو دور میزنه اون هم با سرعت ۴۰ به بالا (اینش رو راست می گفتsmilie_girl_329.gif.تازه کار بودم .نمیدونستم .یه قطار ماشین پشت سرم بودن  قبلش با هم دعوا کرده بودیم اون هم بابت گاز دادن من !!!!! در حال جر دادن کسرا بودم حواسم نبود مربی رانندگی می گفت قبل از دور زدن باید راهنما بزنم سرعت رو کم کنم و دنده رو ببرم رو یک !!! با دنده دو بود یا سه دقیقا یادم نیست با سرعت بالا اومدم دور بزنم ریپ زدم مابقی ماشینا دست گذاشتن رو بوق و از خجالتم در اومدن و این خاطره تو ذهن کسرا موند و اونقدر منو کوبوند که دیگه رانندگی نکردم و دست به ماشین نبردم . خیر سرش ماشینی هم که برام خرید به بهانه اینکه بلد نیستم فروخت و گفت سی جلسه دیگه برو آموزشگاه یاد که گرفتی یکی دوسال با پراید رانندگی کن بعد برات ماشین میخرم !!!!! اما من که میدونم اون زمان یکی از دوستاش از ماشین ما خوشش اومده بود گفت با قیمت بالاتر حاضره ماشین رو بخره .کسرا هم دید چه از این بهتر به همین بهانه فروختش !!!!!!! ) یا هر بار میام برم جاهایی از شهر که قبلا نرفتم میگه تنها نرو اونجا خطرناکه . اون مناطق دزد و خلاف کار زیاد داره  .بزار خودم میام میبرمت ! با مامان برو ! با فلانی هماهنگ کن برو ! بابا جان شاید من نخوام با ننه و فک و فامیلای تو یا حتی خودت برم !نباید این شهر رو بشناسم و جاهای مختلفش رو یاد بگیرم ؟! تنها برم لولو منو میخوره ؟! همین باعث دعوا ی دیروز ما شد .منم تو تلگرام و اینجا ششته اش کردم و پیش خودم گفتم :به درک بخونه و حرص بخوره !!!
شب رو زمین پخش بودم و داشتم پست جدید میزاشتم که با قیافه درهم و لب و لوچه آویزون اومد تو !!! خودمو گرفتم و یه سلام سرد کردم بهش !!!!! با همون لباس بیرون رفت خودش رو انداخت رو تخت و پتو کشید سرش !!!!!!!!دراتاق باز بود و میدیدمش !!!!اینجور مواقع اگه نرم نازش رو بکشم دعوای شدیدی بینمون رخ میده .بر سر موضع خودم بودم و محل ندادم بهش .کمی بعد پشیمون شدم رفتم بین قاب در ایستادم و ازش پرسیدم شام رو گرم کنم ؟ به جای جواب گفت :خودت میخوری ؟گفتم :آره .گفت پس منم میخورم .تو دلم یه دیووونه حواله اش کردم رفتم ته چین باقی مونده از شب قبل رو برش زدم گذاشتم تو بشقاب جداگانه و انداختم تو مایکرو فر گرم شه . داشتم ماست میریختم تو ظرف که اومد تو آشپزخونه و از پشت بغلم کرد و گفت :ببخشید ناراحتت کردم .آییییییییییییی تو ماتحتم عروسی شد !!!! http://oshelam.persiangig.com/image/new_folder/2uge4p4.gif دیگه آشتی کردیم و بعد شام یه فیلم ایرانی گذاشت به نام همه ما مقصریم یه همچین چیزی .اینقددددددددددر گریه کردم که چشام شد عین کون مرغ !  کسرا رو مبل نشسته بود من رو به قبله دراز کشیده بودم و رو زمین بودم .فین فینمو که شنید اومد بغلم کرد گفت :آخیییییییییی کوچولوی خودم .کسرا اذیتت کرد ! تحت تاثیر هرمونا بودم زار زدم و اون منو بیشتر به خودش فشرد .کمی ورجه ووورجه کردم خودمو از دستش نجات بدم .گفت : بزار بغلت کنم .گفتم نمیخوام بابا حموم نرفتی بو میدی .خفه شدم .smilie_girl_161.gifپقی زد زیر خنده خودمم ترکیدم .عذرخواهی کرد گفت :ناراحت بودم یادم رفت برم دوش بگیرم .بعد بلند شد رفت حمام منم میوه و تخمه آوردم خوردیم . بیرون که اومد گفتم دو روزه تست تخمک گذاریم مثبت شده بیا بریم بچه درست کنیم !!!!!!smilie_girl_227.gif چشاش گرد شد گفت الان ؟! من اصلا حال روحیم خوب نیست کمرمم درد می کنه باشه برا فردا !!!! باغیض نگاش کردم  حساب کار دستش اومد . خواهش کرد برنامه رو عقب بندازیم .منم قبول کردم .دیگه بعد میوه خوردیم و کسرا یه فیلم دیگه گذاشت و بلند شد قهوه درست کرد با شیرینی آورد .معمولا میگن قهوه باعث بیخوابی میشه اما من همینکه خوردم خرخرم به هوا رفت و کسرا بلندم کرد کمک کرد رفتم تو تخت .صبح بعد از خوندن نماز اومدم تو سالن خوابیدم .ساعت ۹بود که کسرا بغلم کرد و بوسیدم و بعد ....،smilie_x_014.gif، دیگه بعد اون رفت دوش گرفت و من بلند شدم صبحانه حاضر کردم و بعد از صبحانه اون رفت سرکارش منم خودمو با وب خونی و شنیدن خبر و ......مشغول کردم الان هم که باید بلند شم برم آخرین بقایای ته چین رو بزنم به بدن بعد دوش بگیرم و بخسبم بعد هم نماز بخونم و لباسای فردا رو اتو کنم .این بود انشای امروز من


پ،ن :پست قبلی رو برگردوندم . پست بعداز اون رو  پاک کرده بودم قابل برگشت نبود


دفتر کاهی...
ما را در سایت دفتر کاهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdaftarekaheec بازدید : 58 تاريخ : جمعه 15 ارديبهشت 1396 ساعت: 0:51